شنیدهام
امام علی (علیه السلام) آرزوی دور و دراز را مورد نکوهش قرار داده است;
منظور از آن چیست و با آن که یک انسان قابلیت رسیدن به آمال زیادی را
دارد، این دو، چگونه تعدیل میشوند؟
منظور آن است که انسان
دل به هوای تمنیات نفسانی و آرزوهای دیریاب دنیایی نسپارد; زیرا موجب غفلت
از حیات جاوید آخرت و سرگرمی به خواهشهای رنگارنگ نفسانی میشود . انسان
با آرزو، همزاد است و با آرزو زندگی میکند . شب هنگام به امید و آرزوی
روزی سرشار از سعادت و موفقیت، به بستر میرود و صبح به امید طلوع دوباره
خورشید و روزی توام بابهروزی و سعادت، از خواب بر میخیزد . انسان
نمیتواند از امید و آرزو و خواسته جدا باشد; چون او به گونهای آفریده
شده که این خواستهها با اوست و به طور طبیعی و فطری و به حق در وجود او
قرار داده شده است . به او شکم دادهاند; پس غذا میخواهد و ذائقه و چشم
وگوش و احساس دادهاند، پس باید طالب چشیدن و دیدن و گوش دادن و احساس
کردن باشد . به او غریزه جنسی دادهاند، پس باید طالب همسر و ازدواج باشد
و در درونش میل به داشتن فرزند قرار دادهاند; پس طبیعی است که این خواسته
را داشته باشد . آن چه مذموم و ناپسند است و آیات و روایات گوناگون ما، از
آن نهی کردهاند، داشتن آرزوی طولانی و دراز، یعنی آرزویی که متناسب با
میزان توانایی و استعداد و در محدوده قدرت ما و حتی عمر کوتاه ما نباشد،
چیزی است که نکوهش شده است و «طول امل» ، یعنی آرزوهای غیر معقول و غیر
منطقی و دور از دسترس که معمولا جز غم و غصه و حسرت و غلطیدن به ورطه
گمراهی و دور شدن از حدود شرع و چارچوب دین، ثمری ندارند .
طول امل،
داشتن آرزوهای دور و دراز دنیوی است; البته این به آن معنا نیست که یک
آرزوی خیلی بزرگ در کار باشد، بلکه هر روز به آرزویی دل سپردن و زندگی را
در چاله آمال و هوسها و آرزوها سپری کردن و هر روز در پیچیزی از متاع
دنیا بودن، همان طول امل است و برای مبارزه با آن باید:
1 . حقیقت فانی و ناپایدار بودن این جهان و جاودانگی و ابدیت آخرت را شناخت .
2 . لوح دل را از محبت و وابستگی به دنیا پالایید و بخش مهمی از برنامههای خود را برای ساختن جهان آخرت ترتیب داد .
3 . معرفت و خداشناسی خود را بالا برد و دل را خاستگاه عشق به معبود حقیقی قرار داد . امیرمؤمنان
(علیه السلام) میفرماید: «من اطال الامل اساء العمل; (1) هر کس آرزویش را
طولانی کند، عملش را زشت و ناپسند میگرداند» . چون اگر انسان در زندگی
بلند پرواز بود و خواستهای بالاتر از حد امکانات و توانایی خود داشت و
اصرار بر رسیدن به آن به هر قیمت و از هر راهی داشت، مجبور است همه
حریمها را بشکند و به هر وسیله روا یا ناروایی متوسل گردد تا به خواسته
خود برسد و طبیعی است که چنین انسانی در چارچوب شرع و دین و عقل حرکت
نمیکند و اعمالش از حکم دین وعقل پیروی نمیکند و در نتیجه اعمالش زشت و
ناپسند و ناگوار میگردد و تازه این به معنای وصول قطعی و صد در صد به
خواسته مورد نظر نمیباشد; چون ممکن استبا وجود دست زدن به هر کار، همه
سرمایه او بر باد رود و به مقصد نرسد . برای رسیدن به خواستههای معقول در
چارچوب تعالیم شرع و دین، باید از نیروی فکر و اندیشه و اراده قوی کمک
گرفت و با استعانت از عنایات و امدادهای الهی و توسل به اولیای برگزیده
او، راه رسیدن به خواسته را هموار کرد . باید توجه داشت که اراده انسان،
تنها جزئی از علت تحقق خواسته و آرزوست و گاه میشود که انسان مؤمن با
وجود سعی فراوان در رسیدن به هدفی، موانعی شناخته یا ناشناخته میان او و
خواستهاش فاصله میاندازد و گاه خواستهای را به خیر و صلاح خود میداند;
ولی چون به ضرر اوست، خداوند از لطف و کرمش این خواسته را تامین نمینماید
. پس هر چند سعی و کوشش در رسیدن به مقصد و هدف نقش تعیین کننده دارد و
اراده انسانی دارای نقشی محوری و کلیدی است، ولی باز اراده انسان مقهور
اراده خداوند است و اراده خداوند، هرگز مغلوب و مقهور اراده انسان
نمیگردد . پس باید با سعی و تلاش منطقی و معقول و با نعمت تفکر و اندیشه
و ارزیابی در راه رسیدن به خواسته، به راه افتاد; ولی در هر حال، مطیع و
پیرو خواست الاهی و راضی از آن بود و امور خود را باید به او واگذار کرد
تا نتیجه آن سعادت و کامیابی واقعی باشد .
منبع: مجله پرسمان
منبع:راسخون